شاهزاده ی یکی یه دونه ی من
سلام دختر ناز نازی مامان امسال سال جدید برامون با یه حال و هوای دیگه شروع شد،چون تغییراتی تو روند زندگیمون بوجود آمده! من بالاخره بعد از چند سال که شرکت میکردم کنکور و هر بار که قبول میشدم بین دو راهی رفتن یا نرفتن، نرفتنو انتخاب میکردم، امسال با وجود اینکه الان دیگه تو رو دارم، تصمیمم قطعی شد و رفتم دانشگاه. اونم رشته ای که واقعا حس میکنم استعدادش رو دارم. شرایط سخته چون باید توی روز تو رو ببرم خونه ی مامان زیبا و بعضی وقتا همراهش بری مهدکودک مدرسه اش. اینجوری از بعضی برنامه هات بی خبر میشم و میدونی که دوری از تو که حالا دیگه ماشالا یه دختر دلبر و شیرین زبون شدی برای خودتواقعا برای مامانی سخته... و دیگه اینکه من فقط وقتایی میتونم درس بخون...
نویسنده :
مامان مولود
14:24